گربه حیوانی منزوی است، اما از آنجایی که خانهاش در اثر سیل بزرگ ویران میشود، به قایقهایی پناه میبرد که با گونههای مختلف پرجمعیت است، و باید با آنها بهرغم اختلافاتشان متحد شود.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند