مکبث با جادوگرانی روبرو می شود که پادشاهی او را پیشگویی می کنند. لیدی مکبث نقشه ای برای تصرف تاج و تخت می کشد. احساس گناه و پارانویا آنها را به عنوان شورش مصرف می کند و مارپیچ لیدی مکبث به سقوط آنها منجر می شود، پیشگویی های شوم.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند