یک نویسنده مشتاق در بدهکاری با مرد جوانی روبرو می شود که هیچ خاطره و توانایی های عجیبی ندارد. آنها با هم با بی عدالتی مبارزه می کنند و یک پیوند نامحتمل ایجاد می کنند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند