یک کارآگاه با کم شنوایی و یک شاهد ناشنوا برای یک قتل باید به یکدیگر تکیه کنند تا قاتلانی را که وقتی در یک بلوک آپارتمانی متروکه می آیند نمی توانند بشنوند پیشی بگیرند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند