هکتور بلاسکواران شغل شرکتی و ازدواج کسل کننده خود را ترک می کند تا به یک کارآگاه مستقل تبدیل شود و به پرونده های جنایی تکان دهنده در مکزیکو سیتی دهه 1970 رسیدگی کند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند