آیف را دنبال می کند. او به خاطر رویای انیماتور شدنش زمانی برای عشق ندارد. او با مانی ملاقات می کند و آنها با یک رابطه راحت موافقت می کنند که در ماهی که قرار است به سنگاپور برود منقضی می شود.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند