یک بروکلینیت 28 ساله بدون هدف پس از شکستن لگن خود در حالت مستی در بیمارستان فرود می آید. برخورد با یک زن مسن لهستانی بداخلاق که انگلیسی بلد نیست منجر به شغلی می شود که از او مراقبت کند. هیچ کدام آن را دوست ندارند، اما وقت آن رسیده است که بچرخند...
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند