داستان سرباز و کاشف دانمارکی، لودویگ کالن، که در اواسط قرن هجدهم، جوتلند وحشی دانمارک را که در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق کشور را در بر می گیرد، کاوش و کشت کرد.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند