یک بدلکار، تازه از یک تصادف تقریباً پایانبخش، باید ردیابی یک ستاره سینمای مفقود شده را پیدا کند، یک توطئه را حل کند و سعی کند عشق زندگیاش را در حالی که هنوز مشغول انجام کار روزانهاش است، به دست آورد. چه چیزی ممکن است درست پیش برود؟
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند