هنگامی که اشلی و دختر خردسالش سارا در یک شرکت جنایی گرفتار می شوند که جان آنها را در معرض خطر قرار می دهد ، او به سمت پدر متقاضی مت می رود ، که در حال حاضر زندگی یک بوم بازنشسته ساحلی در جزایر کیمن را پشت سر می گذارد.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند