الفابا، زن جوانی که به دلیل پوست سبزش دچار سوءتفاهم شده است، و گلیندا، دختری محبوب، در دانشگاه شیز در سرزمین اوز با هم دوست می شوند. پس از برخورد با جادوگر شگفت انگیز شهر اوز، دوستی آنها به نقطه ای می رسد...
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند