با گذشت نیم سال از ماموریت انفرادی خود در لبه منظومه شمسی، فضانوردی که نگران وضعیت زندگی خود در زمین است، توسط موجودی باستانی که در روده های کشتی خود کشف می کند، کمک می کند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند