میا متوجه می شود که سنگ جادویی او بخشی از یک پیشگویی باستانی است و سفری هیجان انگیز را به دورترین جزایر سنتوپیا آغاز می کند تا با یک شیطان بزرگ روبرو شود و سرنوشت خود را رقم بزند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند